با آن که حدود هفتاد درصد از سطح کره زمین را آب تشکیل داده است اما در حال حاضر فقط حدود نیم درصد از آن به صورت آب شیرین قابل استحصال است.
این در حالی است که همین میزان کم نیز به صورت مساوی بین مناطق مختلف جهان توزیع نشده است. افزون بر این، مساله گرمایش جهانی و مدیریت ناصحیح منابع آبی در گذشته در برخی نقاط دنیا فشار کمبود آب زیادی را ایجاد نموده است تا جایی که در برخی مناطق به ناچار به روش های جانبی دیگری برای جبران کمبود آب خود مانند شیرین سازی آب دریا، تصفیه مجدد آب ها، کاهش صنعت کشاورزی، استفاده از تکنولوژی های نوآورانه و یا تزریق مصنوعی به آبخوان ها و مدیریت پایدار منابع آبی موجود روی بیاورند که البته هر کدام دارای مزایا و معایبی هستند. ایران نیز از جمله کشورهایی است که ازین قاعده کمبود آب مستثنی نیست و دیر یا زود می بایست روش های مشابهی را در پیش گیرد.
چند سالی است که بحث انتقال آب از دریای کاسپین به سمنان مطرح شده است و علی رغم سوالات و چالش های فراوان به نظر می رسد همچنان پاسخ مناسبی درین راستا برای برخی چالش های پیش روی این طرح از طرف مسئولین ارایه نشده است.
با نگاهی به برخی پروژه های مشابه در دیگر نقاط دنیا که قبلا انجام شده اند پرواضح است که هرکجا دخالت انسانی نقش داشته است ما با پدیده تغییر در اکوسیستم و تبعات آن در کنار بحث های اقتصادی نیز روبرو بوده ایم.
برای مثال می توان دریاچه آرال در آسیای میانه را نام برد که در دهه ی ۱۹۴۰، اتحاد جماهیر شوروی به فکر اجرای برنامه ای برای بارور کردن بیابان های خود افتاد و تصمیم بر آن شد تا دو رودخانه آمودریا و سیر دریا را که محل تغذیه آب دریاچه آرال بودند به سمت بخش بیابانی منحرف کنند تا از آب آن ها به منظور آبیاری استفاده شود، در نتیجه از سال ۱۹۶۰ بین ۲۰ تا ۶۰ کیلومتر مکعب از آب این رودها، به جای دریای آرال، به سمت بخش بیابانی رفت و نهایتا آب دریا شروع به پایین رفتن کرد. متاسفانه در سال ۲۰۰۷، این دریا به ۱۰ درصد اندازه ی واقعی خود در سال های قبل رسید و در حال حاضر حدود نود درصد آب این دریاچه خشک شده است.
پروژه باروری سازی بیابان باعث شد تا وسعت زیادی ازین دریاچه برای همیشه ناپدید شود و در نتیجه صنعت ماهیگیری آرال که در آن دوران که منبع اقتصادی و غذایی منطقه بود تحت تاثیر قرار گیرد. همچنین تعدادی مشکلات محیط زیستی دیگری نیز به وجود آمده اند که درین مبحث نمی گنجند.
از سویی دیگر ساخت مسیرهای طولانی انتقال آب و تخریب ها و ساخت سازها می توانند خود صدمات زیست محیطی زیادی را نیز وارد کنند، برای مثال در کانال مصنوعی راین-دانوب در آلمان، علاوه بر اینکه جلوی حرکت طبیعی گونه های حیات وحش گرفته شده است با پدیده افزایش گونه های مهاجم در درازمدت و تبعات آن نیز روبرو هستیم.
از پروژه تقریبا مشابه بین المللی دیگری که همچنان بحث های فراوانی روی آن وجود دارد می توان به طرح احیای مجدد دریاچه چاد در آفریقا اشاره نمود که یک طرح عمده پیشنهادی برای انحراف آب بوده که شامل انتقال شاخه های سمت راست رودخانه کنگو و هدایت بخشی از آب آن از طریق یک کانال قابل کشت به دریاچه چاد است. همچنین قرار است تا در چندین نقطه از طول این کانال ۲۴۰۰ کیلومتری نیروی برق آبی تولید شود که می تواند برق شهرهای صنعتی جدید را تأمین می کند و نیاز آبی دریاچه که در یک موقعیت مهم بین چند کشور واقع شده است را جبران کند.
با این حال کارشناسان ابراز نگرانی کردند که این پروژه پتانسیل انرژی سد برق آبی بخش های دیگر را کاهش می دهد و بر ناوبری در رودخانه تأثیر منفی می گذارد. افزون بر این آب رود کنگو و در نتیجه ماهیگیری در این رودخانه را که منبع درآمد ساکنین منطقه است کاهش می دهد. هنوز دقیقا معلوم نیست که پر شدن مجدد دریاچه چاد با هزینه بالای این طرح آیا امنیت آب آن را برای کوتاه مدت یا بلند مدت تضمین می کند یا خیر. همچنین مشخص نیست که این پروژه چه تاثیری بر هنجارهای فرهنگی و عرفی جوامع محلی و دامداری خواهد داشت. پر واضح است که طرح های انتقال آب، علاوه بر تبعات زیست محیطی می توانند هزینه های اقتصادی زیادی را علاوه بر هزینه های اجرای اولیه تحمیل نمایند که شامل نگهداری و تعمیرات، هدررفت آب و آلودگی ها می شود.
بنابراین از آن جایی که دریای کاسپین خود به عنوان یک سیستم آبی بسته با سیاست های متفاوت کشورهای اطراف خود و بالتبع مخاطراتی روبروست، چگونه این پروژه می تواند ضامن این نکته باشد که با وضعیتی مشابه با آرال روبرو نشویم؟ آیا تخریب زیست محیطی در نتیجه این پروژه انتقال آب می تواند نادیده گرفته شود؟ آیا این طرح، تنها راه و اقتصادی ترین راه حل موجود برای نجات منطقه خشک سمنان است؟
بی شک مشکلات و چالش های مربوط به تأثیرات زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی هم در منطقه ساحلی و هم خود دریاچه و کمبود آب در بخش مرکزی بسیار متنوع هستند. در مواجه با چنین چالش هایی هیچ راه حل ساده و ساده ای نمی تواند جوابگوی نیاز آبی باشد. وجود چشم اندازی روشن از چالش ها مشکلات هم در کوتاه مدت و هم بلندمدت و همکاری میان گروه های مختلف تنها راه پیشبرد برای حفظ اقلیم شمالی کشور، دریاچه کاسپین و نجات معیشت مردمی است که در بخش خشک ایران زندگی می کنند.[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]